هی!!!!!!!!!
|
|
دیروز داشتم میرفتم مدرسه ، یه صحنه دیدم که امیدوارم هیچ وقت نصیب هیچ کس نشه .....
پسری هفت یا هشت ساله رو دیدم که نشسته بود تو سطل آشغال داشت زباله ها رو تفکیک میکرد. رفتم جلو با هاش حرف زدم خیلی ترسیده بود و حرفی نزد .بهش گفتم تو باید الان مدرسه باشی بازم هیچی نگفت . گفتم ترو خدا یه حرفی بزن......
دهن باز کرد.
دیدم لاله!!!!!!
نظرات شما عزیزان:
|
دو شنبه 25 مهر 1390برچسب:,
|
|
|
|
|